ادبیات عرب

  • خانه
  • موضوعات 
  • آرشیوها 
  • آخرین نظرات 

تفاوت مضاف و مضاف الیه،موصوف وصفت

07 مرداد 1397 توسط سحر نجفي قامت

مضاف و مضاف الیه وقتی با هم ترکیب ظدند مدلولشلن یکی شد پس هر کدام به تنهایی دارای معنا مراد نمی دهد،در نتیجه ترکیب این به گونه ای شده که اگر منفصلا استعمال شوند؛معنا اصلا فهمیده نمی شود(مثلا جاییکه می خواهیم بگوییم «جاء غلام زید ٍ،اگر یک جز از این ترکیب حذف شود مراد متکلم دانسته نمی شود)

اما امر در موصوف و صفت چنینی نیست زیرا موصوف مستقل در دلالت است، حتی اگر وصف نباشد.

(پس جایی که تشخیص بین موصوف و صفت با مضاف و مضاف الیه دشوار می شود از این قاعده می توان استفاده کرد که آیا مدلول دو کلمه یک چیز را می رساند پس اضافه است و الا ترکیب وصف و موصوف می باشد).

شرح ملا جامی علی متن الکافیة فی النحو،ج1،ص286

 نظر دهید »

صرف

07 مرداد 1397 توسط سحر نجفي قامت

نقاط اشتراک و تفاوت های باب های مفاعلة و تفاعل :

1.نقطه اشتراک این دو باب در آن است که همیشه مصدر این دو باب را دو فاعل احداث می کنند مثلا در ضارب زید عمراً و در تضارب زید عمراً، زید و عمر هر دو فاعل و مفعول ماده ضرب هستند با این تفاوت که:

الف:در باب مفاعلة چون زید و عمرو هر دو همدیگر را زدند  پس هر دو هم فاعل هستند هم مفعول اما به یک فتعل صریحا دلالت می شود (زید)و به یک مفعول صریحا (عمرو)و همچنین به یک مفعول دلالت ضمنی می شود(همان زید فاعل)و به یک فاعل دلالت ضمنی (همان عمرو مفعول).

اما در باب تفاعل به دو فاعل صریحا دلالت می شود(تضارب زید و عمرو)و ضمنا هر دو مفعول هستند (زیرا فعل ضرب روی هر دو واقع شده است.

فرق این تفاوت آن است که محل استعمال این دو باب با هم تفاوت دارند،

مثلا:

در جایی که متکلم بلیغ از باب مفاعلة استفاده می کند حتما فاعل ویژگی های خاصی دارد (مثل جایی که میخواهیم بگوییم زید و عمر با هم دعوا کردند و زید اول دعوا را شروع کرد یا غالب در دعوا زید بوده و…در این صورت باب مفاعلة اافاده می کند ) اما در جایی که صرفا  می خواهیم نقل دعوای دو شخص را بیاورییم و به اصل  روی داد فعل از دو شخص اشاره کنیم ماده را از باب تفاعل  میریزیم.

تدریج الادانی،ص46

 نظر دهید »

ترتیب بین قیود

02 مرداد 1397 توسط سحر نجفي قامت

         هر فعلی که در عالم واقع می شود ،لابد در مکان و زمان باید باشد،و همچنین بخاطر علتی آن فعل توسط فاعلی صورت گرفته است.

در علم نحو برای اینکه این حالات و زمان و مکان مشخص بشود از قیودی مثل  مفعول به،مفعول مطلق، مفعول فیه ،حل و تمییز استفاده می شود مثل: ” ضرب زیدٌ عمراً قائماً شدیداً تادیباً له یوم الجمعةفی المدرسة”

چند نکته:

1.غیر از فاعل تمامی قیود فعل،منصوب هستند بوسیله فعلشان حتی جارو مجرور.

2.برای ترتیب بین این قیود علمای نحو ترکیب های مختلفی ذکر کرده اند مثل ترتیب منقول از تفتازی:

فعل ،فاعل،مفعول مطلق،مفعول به بی واسطه،مفعول به باواسطه،مفعول فیه زمانی،مفعول فیه مکانی، مفعول له،مفعول معه.

این ترتیب از نظر علم علم نحو است،اما بهترین ترتیبی که می توان بین این قیود تصور کرد ،ترتیب معنایی است،کما قال شیخنا:

بدین ترتیب که،طبق مقتضی حال دیده شود که چه قیدی برای سامع یا غیره اهمیت ویژه ای دارد پس آن را مقدم کند ،مثلا گاهی برای سامع نوع فعل اهمیت دارد پس مفعول مطلق را مقدم کند،گاهی شخصی که فعل روی آن انجام شده اهمیت دارد پس مفعول به را مقدم می کند،گاهی زمان فعل اهمیت دارد ،پس  مفعول فیه را مقدم می کند و…

منبع:حاشیه جونگی ص68

 

 

 نظر دهید »

سلام

02 مرداد 1397 توسط سحر نجفي قامت

سلام و درود برای همه دوستاران زبان قرآن کریم."انا انذرناکم قرانا عربیا لعلکم تعقلون.

 نظر دهید »
تیر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
  1 2 3 4 5 6
7 8 9 10 11 12 13
14 15 16 17 18 19 20
21 22 23 24 25 26 27
28 29 30 31      

ادبیات عرب

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • مضاف و مضاف الیه/موصوف و صفت
  • منصوبات

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس